loading...
حاصل وبگردی های من
شهید گمنام بازدید : 207 شنبه 1393/07/26 نظرات (0)

بعد از چند وقت آمده بود خانه .

مثل پروانه دورش می گشتم.

شام که خوردیم ،خودم  رختخوابش را انداختم .

خیلی خسته بود .

صبح که آمدم بیدارش کنم،دیدم رختخواب جمع شده گوشه اتاق است،خودش هم خوابیده .

بیدار که شد ، ازش پرسیدم «پس چرا این جوری خوابیدی؟ رختخوابت رو چرا جمع کردی؟

گفت دلم نیومد توش بخوابم . بچه ها اون جا روی زمین می خوابن.»

 

 

 

 

تبلیغات

 

تعداد صفحات : 2

درباره ما
Profile Pic
سلام استفاده از این مطالب در هر جا و هر مکانی حلال و آزاد هستش و نیاز به اجازه گرفتن نداره ...
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    همین الان چند صلوات برای سلامتی و تعجیل در فرج مولا هدیه می کنی؟
    تبلیغات



    آمار سایت
  • کل مطالب : 415
  • کل نظرات : 192
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 78
  • آی پی امروز : 8
  • آی پی دیروز : 188
  • بازدید امروز : 13
  • باردید دیروز : 1,346
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 12
  • بازدید هفته : 1,819
  • بازدید ماه : 3,631
  • بازدید سال : 45,146
  • بازدید کلی : 660,261