عزاداری دهه اول محرم در شهرستان قاین
هیئت عشاق الزهرا (س)
با مداحی :
سید مهدی حسینی
مهدی زحمتکار
یاسر اسماعیلی
آدرس وبلاگ هیئت :
http://chadore-khaki.blog.ir/
عزاداری دهه اول محرم در شهرستان قاین
هیئت عشاق الزهرا (س)
با مداحی :
سید مهدی حسینی
مهدی زحمتکار
یاسر اسماعیلی
آدرس وبلاگ هیئت :
http://chadore-khaki.blog.ir/
این نظر توسط سجاد در تاریخ 1393/08/06 و 22:50 دقیقه ارسال شده است | |||
باز قلبم بی بهانه
می نشیند کنج خانه صاف و ساده ، کودکانه دستهایش زیر چانه ریزد اشکش دانه دانه ************** یادم آرد کربلا را نینوای پر بلا را یادی از آن ظهر غمگین یاد پیکرهای خونین شقه شقه پاره پاره از دم تیغ سواران ضربه های نیزه داران ************ ناگهان از دور پیدا گرد و خاک اسب سقا دل شکسته مشک پاره گو ندارد راه چاره تا بیارد آب بهر طفل عطشان ناگهان در خاک غلطان آب و اشکُ دست ومشکُ صوت قرآن *************** یاد ی از یک روز دیرین شاه دین افتاده از زین هله هله از قوم بی دین جسم ِعریان پای کوبِ نعل اسبان زوزه ی گرگان خونخوار بهر یک بیمار تب دار وندرین صحرای سوزان ************* در میان مستی و شادی اعداء گو زمستان گشته برپا چون فتاده لرزشی بر جان طفلان می دوند هر سو هراسان پای بر خار مغیلان بهره ی هر نازدانه تازیانه گوش پاره آه و ناله ************* قطره قطره همچو باران اشک از چشمان زینب می چکد بر چادر خاکی بی بی یادی از پهلوی نیلی ضربت شلاق و سیلی غربت و سنگ و شماتت می کند بر هرسه طاقت وای از آن صوت قرآن همچو یک خورشید تابان بر سر ِ نی سربدارن خیزران بر نای و دندان پیش چشم گل عزاران *********** و ندرآن کنج خرابه هق هق چند نازدانه لرزش دندان و شانه ناله های غمگنانه می کشَد از دل زبانه ************ آتشین نطق علی را می سراید زینت صبر و شجاعت کوه طاقت همچو طوفان می کند ویران بنای ظلم و ظلمت می کند رسوا به عالم چهره های زشت و نکبت ************* امیرحمزه مهرابی قم - مهر 1393 |
این نظر توسط سجاد در تاریخ 1393/08/06 و 22:50 دقیقه ارسال شده است | |||
باز قلبم بی بهانه
می نشیند کنج خانه صاف و ساده ، کودکانه دستهایش زیر چانه ریزد اشکش دانه دانه ************** یادم آرد کربلا را نینوای پر بلا را یادی از آن ظهر غمگین یاد پیکرهای خونین شقه شقه پاره پاره از دم تیغ سواران ضربه های نیزه داران ************ ناگهان از دور پیدا گرد و خاک اسب سقا دل شکسته مشک پاره گو ندارد راه چاره تا بیارد آب بهر طفل عطشان ناگهان در خاک غلطان آب و اشکُ دست ومشکُ صوت قرآن *************** یاد ی از یک روز دیرین شاه دین افتاده از زین هله هله از قوم بی دین جسم ِعریان پای کوبِ نعل اسبان زوزه ی گرگان خونخوار بهر یک بیمار تب دار وندرین صحرای سوزان ************* در میان مستی و شادی اعداء گو زمستان گشته برپا چون فتاده لرزشی بر جان طفلان می دوند هر سو هراسان پای بر خار مغیلان بهره ی هر نازدانه تازیانه گوش پاره آه و ناله ************* قطره قطره همچو باران اشک از چشمان زینب می چکد بر چادر خاکی بی بی یادی از پهلوی نیلی ضربت شلاق و سیلی غربت و سنگ و شماتت می کند بر هرسه طاقت وای از آن صوت قرآن همچو یک خورشید تابان بر سر ِ نی سربدارن خیزران بر نای و دندان پیش چشم گل عزاران *********** و ندرآن کنج خرابه هق هق چند نازدانه لرزش دندان و شانه ناله های غمگنانه می کشَد از دل زبانه ************ آتشین نطق علی را می سراید زینت صبر و شجاعت کوه طاقت همچو طوفان می کند ویران بنای ظلم و ظلمت می کند رسوا به عالم چهره های زشت و نکبت ************* امیرحمزه مهرابی قم - مهر 1393 |