اندازه هزار سال بهم سخت گذشته ... 00 شهید گمنام بازدید : 193 شنبه 1393/07/26 نظرات (0) کم حرف می زد. سه تا پسرش شهید شده بودند. ازش پرسیدم «چند سالته ،مادر جان؟» گفت :«هزار سال.» خندیدم . گفت «شوخی نمی کنم. اندازه هزار سال بهم سخت گذشته .» صداش می لرزید.